می سازم سازی را که با آن ساز ، ساز زندگی ام را کوک کردم
می نوازم با آن ساز آهنگی را که هر صبح و شام نوای مرگم را می دمید
می خوانم با آن ساز ، شعری را که از لبان عشق سروده شده بود
می رقصم با آن ساز ،شاید...
شاید آخرین زندگی من باشد
و همیشه زندگی می کنم با این ساز به امید مرگی دوباره
محمدرضا
نظرات شما عزیزان:
خیلی خوبه وب سایتت دوس گلم باشه اگه خواستی میتونیم تبادل لینک داشته باشیم
جامِــعه پُـــر شُــدِه اَز مُفتــ خُــور .... خُدا وَکیـــلی اینـــا چِجوری میخــــوان جَوابِ خُدا رو بِــــدَن ؟؟؟ کار نمی کُـــنن ... مُــــــــــــــــفت می خُــــورن ..............
سلاممممممم...
ممنون از اینکه به وب من سر زدی..بازم بیا.خوشحال میشم..
راستی وبت عالی.خیلی خوشم اومد...
ممنون از اینکه به وب من سر زدی..بازم بیا.خوشحال میشم..
راستی وبت عالی.خیلی خوشم اومد...
atrane
ساعت21:49---13 دی 1393
عالییییییییییییییی
atrane
ساعت14:22---13 دی 1393
سلام رب خوبی داری
سلام وبلاگ شیک و قشنگی دارید منو با اسم √تلخی شب√ لینک کنید منم لینکتون میکنم و هرروز بهتون سر میزنم
برچسبها: